دل نوشته های شبانه

دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش

دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۷ ب.ظ

بهشت گمشده

قل هوالذی انشاکم و جعل لکم السمع والابصار والافئده فلیلا ماتشکرون (سوره ملک آیه 23)

خدایا هزاران شکر که ما را آفریدی و به ما عقل و اختیار عطا فرمودی

خدایا شکر بی کران که به ما گوش و چشم و دل ارزانی فرمودی تا بهشت واقعی ات را با چشم بصیرت نظاره کنیم.

خدایا شکر که علیرغم بسیاری که بهشت را داشته هایی همچون، ماشین، پول و ثروت، مقام و قدرت می بینند دل زیبا و استعدادهای خدادادی خود را به ما عطا کردی که به حق بهشت واقعی و دست نیافتنی جز آن نمی توان یافت.

خدایا نگاه های متفاوت ما آدمیان به دنیا اکثر ما را در غفلت و ظلمت به اسارت کشانده، به طوری که بهشت گمشده خود را که گنجینه ی تمام صفات و کمالات است و منشا افعال و سکنات ما در عالم برون آن را گم کرده ایم و به فراموشی سپرده ایم.

خدایا باور دارم که اگر ما انسان ها به اسرار آفرینش خود، آگاهی می یافتیم و دریچه دلمان را به سوی نور و حقیقت باز می کردیم، بهشتی فراتر از بهشت عالم کفر که با ظلم و بیدادگری و خراب کردن خانه های دلشان به ظاهر به پا کرده اند و آرامش و امنیت واقعی را از دل ها برون کرده و انواع امراض جسمی و روحی را به ارمغان آورده اند، میشد با نقب زدن به درون و بهشت واقعی ات، بهشت بیرونی را محقق کرد تا همه از سر سوز و محبت و متعهدانه به یکدیگر کمک رسانده و زمینه ی رشد و کمال معرفتت را آن گونه که درخور شان انسانیت‌مان است به منصه ظهور می رساندیم.

خدایا همه ی ما را هدایت کن تا نور جلال و عظمتت را در آن دنیای درون ببینیم، آن چنان که بازتاب آن را در جامه ی عدل و داد و رحم و مروت و احسان و ایثار و معرفت و حکمت است را تجربه کنیم.

خدایا ما را یاری فرما تا با نور عقل و ایمان پرده های ظلمت و تاریکی جهل را بدریم و به حقایقی شگفت یابیم

خدایا ما را یاری کن تا از ظواهر فریبنده ی دنیایی که انسانیت انسان ها را به سخره گرفته، دست بشوییم و به باطن خود آن گونه که بایسته است، دست یابیم.

خدایا مگر نه این است که ما اشرف مخلوقات و خلیفه ی روی زمین هستیم، پس تحقق بهشت بیرونی نیز برای ما امری محال نخواهد بود تا مددی ای خدا، که در این مدرسه ی عشق با دستی تهی و دامنی آلوده و سری افکنده و دلی شرمنده به عالمی دیگر سفر نکنیم و وظیفه ی خود را در این سرا به انجام رسانده و با رضایت به آغوش معبود خود سفر کنیم. آمین

  • محمدی

نظرات  (۲)

  • مهدی یوسفی کیا
  • بسیار زیبا و تاثیرگذار. قلم روان و پرتوانی دارید.بسیار لذت بردم.

    من الله توفیق

  • حدیقه ملامحمدی
  • سلام سخنی که از دل براید بردل نشیند
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی