دل نوشته های شبانه

دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

گر تو برگردی و برگردد سرت - خانه را گردنده بیند منظرت

نازنینم. اتفاقاتی که در مسیر زندگی‌مان می‌افتد همگی رحمتی است که موجب بیدار شدنمان می‌گردد که تا دیر نشده راه صحیح زندگی را بیابیم و آرامش واقعی را برای خود و خانواده‌مان به ارمغان آوریم.

نازننیم. این نزاع به ظاهر پیش پا افتاده، آینه‌ای است که نقطه ی ضعف تو و امثال ما را به ما می‌نمایاند تا از زنجیر اسارت وابستگی و دلبستگی رهایی یابیم و به هیچ‌کس و هیچ چیزی دل نبسته و آنها را برای خود بت نسازیم.

نازنینم. اگر در سجود و رکوع خود به راستی خدا را به ربوبیت قبول داریم، پس بگذاریم خداوند ما را به بهترین صورت تربیت کند و نقاط ضعف ما را به ما بنمایاند تا در رفع آن بکوشیم.

نازنینم. زندگی در ثروت و علم و قدرت و مقام و خانه و ماشین و شهرت خلاصه نمی‌شود، چرا که همه ی این ها برای زندگی دنیایی مان لازم است، ولی زیاده خواستن آنها و چسبیدن به آنها که هر کدام بتی است از بت‌های هوای نفس و به دروغ به ما انسان‌ها هویت بخشیده و ما را به دنبال خود تا آخر عمر می‌کشاند، جز دام شیطان نیست و هر کس با این طناب بیشتر بالا رود و شخصیت و هویت و آبروی خود را از آنها بخواهد، روزی با مخ به زمین خواهد خورد و باید درک می کرد که پاره ای از وجود خدا بوده و باید عشق و محبت و ایثار و گذشت را در همه‌ احوال تجربه می‌کرد و سوار بر افکار گذشته و اینده نمیشد و با داشتن گنج حضور الهی، شعور و شادی واقعی را به درون خود می‌فرستاد و جاودانه در کنار معشوق الهی خود، بهره کافی را نصیب خود می‌گرداند.

نردبان خلق این ما و منیست                     عاقبت این نردبان افتادنیست

هر که را زین نرده بالاتر نشست                    استخوان اش خردتر خواهد شکست         

خدایا به ما بندگان آرامش و دانایی عطا فرما

                                                      آمین یا رب العالمین





  • محمدی