روزهای فراموش نشدنی
ای عزیزی که از کودکی برای خانواده ات شبانه روز زحمت می کشیدی و سختی یتیمی را با خود به دوش می کشیدی.
ای پدرم، ای جان و ای عزیز: که همیشه به فکرم بودی و با من درد دل می کردی و تنهایی ام را پر می کردی و این چنین حق پدری ات را دلسوزانه ادا می کردی.
ای نازنینی که با نگاه نافذ و دل پر عطوفتت، مرا به آغوش می کشیدی و بر من بوسه می زدی.
ای جان و روح من که هم اکنون در بستر بیماری افتاده ای و عاجز و ناتوان امید به یاری دیگران بسته ای.
ای نازنینی که تا کسی به درد و ناتوانی تو مبتلا نشود، تو را درک نمی کند و ای پدری که با همه گرفتاری های جسمی ات، با زور خود را می کشاندی و با من به خرید می آمدی و مایحتاج خانه را فراهم می کردی.
ای عزیزی که هم اکنون در بستری و قادر به گوش کردن و حرف زدن با دخترت نیستی، اگرچه می دانی نکته های زیادی در سر دارم که جز تو محرم و همدمی ندارم که ابزار کنم.
آقاجون، عزیزم: از این که در مراقبت از تو، بعضی اوقات تو را از خود رنجاندم و دل تو را به درد آوردم، از تو پوزش می طلبم و هم از خدای خود
ای سرور و عزیزتر از جانم مرا ببخش که اگر مرا نبخشی بدان که همیشه جسم و جانم در گرفتاری و عذاب غوطه ور خواهد بود. بدین علت دعای مشلول را خواندم و از خدای خود طلب استغفار کردم و از او که تواب و رحیم است عاجزانه درخواست کردم که از سر تقصیراتم بگذرد و تو نیز از خالق خود بیاموز.
آقاجون، عزیزم، نازنینم در سن کهولت بیشتر از این باید به تو توجه می کردم تا دل شیشه ای تو را نمی شکستم و آن را رنجیده و مه آلود نمی کردم. پس به عظمت و جلال و رحمانیتت خدایا مرا ببخش که سخت محتاح گذشت و بخشش تو و دعای تو پدر دلسوز و سخت کوش هستم.
دوست صمیمی من. دوست ندارم که نامه ام را به پایان ببرم، چرا که دوست دارم از همه چیز و همه جا برایت بگویم، همان گونه که پیش از این با تو رازها و حرف هایم را می زدم و همیشه اولین نفری بودی که خبر دست اول را به تو می گفتم و با تو کیف می کردم و از خدای خود شاکرم که عمر با عزتی به تو عطا کرد تا این سن سر در آغوش تو بگذرانم و صورتت را غرق در بوسه کنم.
ای یار دیرینه ام. باز از خدا می خواهم که جبران مافات کرده و دل مهربان تو را شاد کنم تا هیچ کدورتی در دلت باقی نماند.
آقاجون. از مهر و محبتی که بر دلم حک کردی و هیچ گاه پاک نخواهد شد نهایت تشکر را دارم و از خداوند سلامتی ات را مسئلت می کنم.
انا العبد الضعیف المذنب العاصی المحتاج الحقیر. پس مرا ببخش
- ۹۴/۰۷/۲۵