دل نوشته های شبانه

دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش

جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ

دنیا مزرعه ی آخرت است

بسمه تعالی

دنیا بیابانی پر از سنگلاخ و خار، به همراه میوه های تلخ و شیرین، جایی که یک بار لیاقت آن را به تو داده اند تا در این وادی قدم نهی و آن چنان که درخور توان و استعداد و علم توست از این صحرای بی کران باری چیده تا برای سرای ابدیت بهره بری. پس ببین چی می چینی و با خود چه می بری؟ بنگر که از چه راهنماهایی در این خوشه چینی دست یاری می طلبی؟ سرایی که دیگه به آن باز نمی گردی و تنها یک بار آن را تجربه می کنی.

پس ای عزیز: مراقب باش که دامانت را در این دنیایی که دست و تنت را پر از زخم و تاول کرده از چه پیز پر می کنی و این بار سنگین را که با این همه رنج و مشقت چیده ای به کدام سو می بری! هیزمی برای آتش یا سبدهایی از گل و زیحان برای منزلی جدید!

  • محمدی

نظرات  (۱)

  • مهدی یوسفی کیا
  • ایاک نعبد و ایاک نستعین
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی